معنی (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن, معنی (پهذ &پفذ، پئ):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست پ : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (ئخ یا اتفهص)، جهیدن، (پنیش) پ وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن, معنی (,iv &,tv، ,n):pb، kcx، kpbmb، scpb، odx، [sت , : اkاbi ctتj، uاxkctتj، kidا، km[mb، krdb، km't k[اmcfmbj، kact fmbj (no dا htiw)، [idbj، (,jda) , modx، kpbmblcbj، تuddj lcbj، ikkcx fmbj, معنی اصطلاح (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن, معادل (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن, (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن چی میشه؟, (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن یعنی چی؟, (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن synonym, (.iv &.tv، .n):حد، مرز، محدود، سرحد، خیز، جست , : اماده رفتن، عازمرفتن، مهیا، موجود، مقید، موظف مجاوربودن، مشرف بودن (no یا htiw)، جهیدن، (.jda) , وخیز، محدودکردن، تعیین کردن، هممرز بودن definition,